زنان فوق العاده

قیمت اصلی 165.000 تومان بود.قیمت فعلی 99.000 تومان است.

نویسنده: باربارا پیم

مترجم: مزدک بلوری

تعداد صفحات کتاب: 420 صفحه

حجم فایل: 7.11 مگابایت

کتاب زنان فوق العاده

دانلود کتاب زنان فوق العاده pdf

باربارا پیم در کتاب زنان فوق العاده، با مهارت بسیار، شکل تازه‌ای از داستان‌های کمیک ارائه می‌دهد.

این کتاب، نویدی است به تمام زن‌ها و مردهای معمولی، که تجربه‌ی کنار گذاشته شدن، خاکستری بودن، سرخوردگی، در حاشیه بودن و بی‌اهمیت جلوه داده شدن را از سر گذرانده‌اند.

تمام مدتی که این رمان را می‌خوانید، جادوی کتاب رهایتان نمی‌کند. چون اصلاً مهم نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد. بلکه جمله به جمله‌ی کتاب است که با تزریق حال و هوای خود، پیوندی ناگسستنی با شما ایجاد می‌کند.

خلاصه کتاب

زمان داستان کتاب زنان فوق العاده مربوط به سال های پس از جنگ جهانی دوم است. وقتی که مردم سعی می‌کنند آرام آرام به روال طبیعی زندگی برگردند. داستان راجع به زنانی است که ازدواج نکرده و در خدمت کلیسای محل خود هستند. نویسنده، روزمرگی‌ها و تلاش آنان برای داشتن یک زندکی طبیعی را نشان می‌دهد.

رمان حاضر افت و خیز زیادی ندارد و داستان، یک روندِ تقریبا یکدست را تا انتها دنبال می‌کند. پایان داستان باز است و تخیل خواننده را به چالش می‌کشد. اما درعین حال کسل کننده نیز نیست و آدم دوست دارد داستان را تا انتها بخواند. این رمان تکه‌ هایی از زندگی انسان‌ها را نشان می‌دهد که حس می‌کنند خوشبخت‌اند؛ آن هم در دنیایی از آداب و امیال سرکوب‌ شدهٔ در حال محو شدن.

راویِ رمان زنان فوق العاده، میلدرد لتبری، داستان زندگی خود را در سی‌‌و چند سالگی و در بریتانیای دهه‌ی 1950 برای ما روایت می‌کند. او همواره خود را به‌خاطر چیزهای کوچک و بزرگ سرزنش می‌کند و این خودتحقیری در وجود او ریشه‌دار است. میلدرد همیشه در زندگی توسط مردان نادیده گرفته شده و مثل دیگر زنان فوق‌العاده در یک زندگی راهبه‌وار امیال جنسی خود را سرکوب کرده.

در عوض تمام فکر و ذکر خود را صرف انجام کارهایی کرده است که به‌تدریج میان او و خودش فاصله می‌اندازد. غافل از این که تمام این مدت مانند فنری بوده که برای زمانی طولانی فشرده شده است و قرار است به‌زودی رها شود. میلدرد در تمام زندگی خود یک زن فوق‌العاده بوده است. از آن دست زنانی که شاید شما هم در اطرافیان خود یکی از آن‌ها را سراغ داشته باشید. همان‌ هایی که مانند میلدرد تمام زندگی خود را وقف دیگران می‌کنند…

میلدر باهوش است اما قرار نیست از این هوش و استعداد در کار خود استفاده کند و وظایف کاری‌اش در اداره محدود به کارهای ساده و کوچکی و عاری از خلاقیتی مثل امور بایگانی و نمونه‌خوانی و غلط‌گیری است. او به‌صورت داوطلبانه در کلیسای محل هم کار می‌کند و حتی در آنجا هم جز آراستن گل‌های عبادتگاه یا معاشرت با عبادت‌ کنندگان وظیفه‌ی بیشتری بر عهده ندارد.

درواقع «فوق‌العاده» صفتی است که مردان به این زنان داده‌اند اما نه در مفهوم مثبت آن؛ بلکه به این معنا که آنان بی‌دردسرند و نه‌تنها باعث ایجاد زحمت نمی‌شوند، بلکه همواره بار از روی دوش زندگی مردان برمی‌دارند. شخصیت اصلی کتاب زنان فوق العاده تنها در آپارتمانش زندگی می‌کند. تنها با خیال‌های خود و رؤیابافی‌ هایش که گاهی در آن‌ها ناپرهیزی می‌کند و از چارچوب‌ هایش چند قدمی بیرون می‌رود.

ولی ناچار است برگردد چون آن جهان آزاد و رها چیزی جز یک رؤیای خام و یک توهم گذرا نیست. اما با آمدن همسایه‌های جدید، زندگی او دستخوش تغییرات بزرگی می‌شود. او تصمیم می‌گیرد برای اولین بار بیش از چند قدم به سوی تحقق رؤیای خود بردارد…

بخشی از متن

در بخشی از کتاب زنان فوق العاده می‌خوانیم: همان طور که داشتم با عجله به طرف رستوران می‌رفتم – کمی دیر کرده بودم – به این فکر کردم که ویلیام واقعاً فرد مناسبی نیست که آدم در این روز زیبای بهاری با او ناهار بخورد. مردی فوق العاده و رمانتیک قطعاً همنشین بهتری نبود؟ آسمان آبی که پر بود از ابرهای سفید مواج، نسیم ملایم و فرح بخش، کلاه های خوش آب‌و رنگ زن‌هایی که مقابلم ظاهر می‌شدند…

همۀ این‌ها به بی‌میلی‌ام برای ملاقات با ویلیام دامن می‌زد، به بیزاری‌ام از دل مشغولی وسواس گونه‌اش در مورد سلامتی و وعده های غذایی‌اش، لذت بردن بدخواهانه و پیردختر مآبانه‌اش از بدگویی کردن پشت سر دیگران. همان طور که با کج‌خلقی منوی رستوران را از نظر می‌گذراند، فهمیدم امروز از آن روزهاست که زیادی وسواس به خرج بدهد.

احتمالا جگر را زیادی می‌پختند، گوشت اردک را خوب نمی‌پختند، هوا ملایم‌تر از آن بود که کرفس خوب از آب دربیاید؛ انگار واقعاً هیچ چیزی نبود که بتوانیم بخوریم. همان طور که ویلیام داشت با لحنی عصبی پچ‌پچ کنان با پیشخدمت رستوران مشورت می‌کرد، من با بردباری سر جایم نشستم. یک بطری شراب آوردند. ویلیام بطری را برداشت و با بدگمانی برچسب روی آن را وارسی کرد.

شراب را که چشید با دلواپسی تماشایش کردم، آخر او از آن مردهایی بود که تشریفات برایشان خیلی مهم است و احتمال داشت بطری را پس بفرستد و یکی دیگر بخواهد. اما وقتی چشید خیالش راحت شد. شراب خوبی بود یا اگر هم خوب نبود، قابل قبول بود. گفت: «شراب نسبتاً خوبیه، میلدرد، معمولیه، ولی فکر می‌کنم تو خوشت بیاد. مثل احمق‌ها گفتم: «معمولی، درست مثل من.» (ص104 کتاب زنان فوق العاده)

هم‌زمان پَر روی کلاه قهوه‌ایم را لمس کردم. با لحنی خشک گفت: «امروز واقعاً باید شراب خوب خورد. ظاهراً بهار دیگه کم‌کم داره از راه می‌رسه.» برچسب روی بطری را خواندم «نویی سن ژرژ. چقدر هیجان انگیز! معنیش میشه شبهای سن ژرژ؟ شگفت انگیزترین تصویرها رو تو خاطر آدم زنده می‌کنه. زره و اسب‌های سفید و اژدها، همین طور شعله های آتیش، شاید هم یه صف بلند از آدم‌های مشعل به دست.»

لحظه‌ای با تردید نگاهم کرد و بعد که دید هنوز از شرابم نچشیده‌ام توضیح داد «نویی سن ژرژ منطقه‌ای است که تاکستان‌های زیادی دارد، اما آدم نباید تصور کند هر بطری شرابی که نام این منطقه روی برچسبش خورده، محصول درجه یکی است.» با لحنی جدی گفت: «ممکنه یه چیز معمولی باشه. این همیشه یادت بمونه. دانش اندک بس خطرناک است، میلدرد.» خوشحال از اینکه بقیهٔ شعر را بلد بودم، سطر دومش را خواندم:

«یا سیراب شو از چشمۀ دانش یا لب به آب مزن. ولی متأسفانه من هیچ وقت فرصت سیراب شدن رو پیدا نکردم، اینه که همیشه نادون باقی می‌مونم.» ویلیام آهی کشید: «آه، پوپ ساکن تویکنهام بود و حالا باغ خونه‌ش تبدیل شده به یه تلفن‌خونه. آدم غصه‌ش می‌گیره» لحظه‌ای مکث کرد و بعد با لذت بسيار مشغول خوردن شد. (ص105 کتاب زنان فوق العاده)

بی‌تردید ناهار عالی‌ای بود و ظاهراً چیزی که داشتیم می‌خوردیم در منوی رستوران نیامده بود. کمی که خوردیم و آن گرسنگی حیوانی اولیه‌مان را که رفع کردیم ویلیام شروع کرد به پرسیدن سؤال هایی دربارۀ خودم، اینکه از آخرین باری که همدیگر را دیده بودیم چه کارها کرده‌ام یا چه مورد جالبی در محل کارم اتفاق افتاده است. گفت:

«چقدر دوست دارم این جور کاری داشته باشم، احساس می‌کنم کم‌و بیش برای این کار استعداد ذاتی دارم. می‌دونی خیلی خوب می‌فهمم که این انسان‌های محترمِ بداقبال چه چیزهایی رو از دست دادن. خونه های بزرگِ میدون بلگریو با خدمتکارهایی که سینی‌ها رو از زیرزمین میارن طبقه بالا، مهمونی‌ هایی توی خونه های ییلاقی با معماری دوره ادوارد هفتم با حضور مهمون هایی از اعضای خونواده سلطنتی کشورهای خارجی…

نکوداشت های رمان زنان فوق العاده

  • کتاب زنان فوق العاده یکی از دوست‌ داشتنی‌ترین و سرگرم‌ کننده‌ترین رمان‌های قرن بیستم است.
  • اثری شگفت‌ انگیز که به ما یادآوری می‌کند تنهایی می‌تواند یک انتخاب باشد.
  • یکی از بهترین نمونه‌های کمدی فاخر انگلستان که در طول هفتاد و پنج سال گذشته ظاهر شده است.
  • رمان زنان فوق العاده به ما اطمینان می‌دهد که حتی بهترین و اخلاقی‌ترین افراد، دارای ظرفیتی برای اشتباه کردن هستند.
  • خواندن آثار باربارا پیم تجربه‌ای فوق‌العاده مملو از احساسات، هیجان‌ها و ادراک‌های غیرقابل تکرار است.

نقد کتاب زنان فوق العاده pdf

کتاب زنان فوق العاده از آن رمان هایی است که تا مدت‌ها همراهتان می‌ماند. مسائل روزمره‌ی پیرامون را از دریچه‌ی نگاه خود نشانتان می‌دهد و حتی نثرتان را متاثر می‌کند.

زنی در سال 1953، درست همان وقتی که جنگ تمام شده و مردان دلاور باید در خانه‌های گرم و زیبا با همسران به شدت آراسته، تحصیل کرده اما مطیع، خانه‌‌دار و خوش سلیقه استراحت کنند و بزرگ شدن فرزندانشان را شاهد باشند، داستانی می‌نویسد که هیچ چهره‌ی آرمانی و تبلیغاتی در آن نیست و تا آخر، ملموس و عین واقعیت است.

کتاب زنان فوق العاده، برخلاف عنوان غلط‌ اندازش، درباره‌ی زنی معمولی است که به عنوان دختر یک کشیش، خودش را چندان برخوردار از جذابیت جنسی نمی‌داند. به کلیسا کمک می‌کند، کارمند دون‌پایه یک خیریه است که به زنان «محترم» خدمت‌ رسانی می‌کند. برای شوهر و برادر و معشوق این و آن خیرخواهی می‌کند.

نامه‌ای می‌نویسد، پیامی می‌رساند، فنجانی چای درست می‌کند و کم و بیش اوضاع زندگی دیگران را آرام نگه می‌دارد. گاهی به مردها فکر می‌کند. گاهی رویایی می‌بافد. حتی شاید پیش بیاید که ناپرهیزی کند و لباس‌های ساده و قهوه‌ای همیشگی را با کلاهی تازه یا رژ لبی بی‌پروا، تزیین کند. اما هیچ وقت نمی‌شود که خودش را سوژه‌ی اصلی ماجرایی بداند.

«دوشیزه میلدرد لتبری»، شخصیت اصلی کتاب زنان فوق العاده، چیزی است شبیه به «مادام بوواری» فلوبر؛ کسی که در آینده همیشه می‌توان به او ارجاع داد و او را مثال زد. از آن شخصیت‌ها که به سادگی خلق نمی‌شوند. شبیه بقیه نیستند…

اگر یکی از «زنان فوق العاده» را در اطرافیان خود سراغ دارید، یک نسخه از این کتاب را به او هدیه بدهید تا شاید او هم مجاب شد در زندگی خود تغییری اساسی ایجاد کند؛ البته نه با شیوه‌ای که میلدرد پیش می‌گیرد!

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1655 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زنان فوق العاده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *